تازه های دنیای ما بر اساس خبرهایی از نویسندگان آزاد اندیش
در باره ما
با سلام به دوستان عزیز و گرامی
هدف ما از ارایه این وبلاگ ایجاد درک عمیقتری از تحولات و رویدادهاو
انعکاس حقایق بدون پرده روز دنیا میباشد .
از اینکه ما را همراهی میکنید متشکریم.
جرج میچل که بلافاصله پس از راهیابی باراک اوباما به کاخ سفید به عنوان نماینده ویژه وی در امور حل بحران فلسطین و خاورمیانه تعیین شد، با سفر مجدد به سرزمینهای اشغالی به تحرکاتی جدید در این خصوص دست زده است. با توجه به وعدهای که اوباما چه در زمان مبارزات انتخاباتی و چه پس از آن در جریان سخنرانیهای خود در ترکیه و مصر درخصوص لزوم حل بحران فلسطین داده بود، تقریباً به تعداد ماههایی که از زمان راهیابی اوباما به کاخ سفید میگذرد به منطقه و سرزمینهای اشغالی فلسطین سفر کرده است اما شاید بتوان تفاوتی را بین سفر جاری و سفرهای قبلی میچل قائل شد. زیرا سفرهای قبلی عمدتاً با این هدف صورت میگرفت که وی بتواند مذاکرات را از رکود و بنبست خارج کند و طرفهای فلسطینی و اسراییلی را به میز مذاکره بازگرداند. تلاشهایی که میچل در این عرصه به عمل آورد تنها به این منجر شد که وی در جریان سفر قبلی خود توانست دو طرف فلسطینی و اسراییلی را به مذاکرات غیر مستقیم متقاعد کند و از سفر جاری خود اولین گامهای عملی را در این چارچوب برداشته است.
هرچند برخی از ناظران سیاسی مبنا قرار گرفتن مذاکرات غیر مستقیم را در صورتی که با کتبی شدن تعهدات رژیم صهیونیستی باشد عاملی مؤثر در مقابله با توسل این رژیم به سیاست وقت کشی میدانند اما به اعتقاد برخی دیگر از کارشناسان مبنا قرار گرفتن مذاکرات غیر مستقیم آن هم پس از 17 سال مذاکره مستقیم به منزله پسرفت در مذاکرات است و بر همین اساس نمیتواند گشایشی در حل بحران ایجاد کند.
شاید بتوان گفت که رویکرد نخست بیانگر تمایل درونی طرف فلسطینی و رویکرد دوم بیانگر تمایل طرف اسراییلی باشد. با توجه به اینکه هر گونه پیشرفت در مذاکرات (چه مستقیم و چه غیر مستقیم) مستلزم همراهی رژیم صهیونیستی با طرحهای صلح و قطعنامههای سازمان ملل است لذا این رژیم و به خصوص دولت ضد صلح نتانیاهو به هیچ وجه نمیخواهند وارد مدار مذاکرات شوند و اگر اکنون به مذاکرات غیر مستقیم تن دادهاند به چند عامل بر میگردد.
نخست اینکه رویارویی دولت نتانیاهو با دولت اوباما نه تنها تردیدهایی را در اتحاد استراتژیک آمریکا و رژیم صهیونیستی پدید آورد که موجب شکاف در میان یهودیان ساکن آمریکا شد، چنانکه بزرگترین لابی یهودیان آمریکا موسوم به آیپک دچار انشقاق شد و گروهی جدید تحت عنوان جی استریت شکل گرفت که بروز چنین شکافی طبعاً نگرانیهایی را برای این رژیم ایجاد میکند.
دوم اینکه تلآویو در ازای پذیرش مذاکرات غیر مستقیم میخواهد امتیازات کلانی را از دولت اوباما بگیرد. چنانکه اوباما در آستانه سفر اخیر جرج میچل از کنگره درخواست کرد که کمک 205 میلیون دلاری افزون بر کمکهای سهمیلیارد دلاری سالانه آمریکا به رژیم صهیونیستی جهت احداث سپر گنبد آهنین در اختیار این رژیم قرار دهد و بالاخره عامل دیگری که در خصوص انگیزههای تلآویو از پذیرش مذاکرات غیر مستقیم میتوان دخیل دانست اهرمهای داخلی است که این رژیم برای فرار از اجرای تعهدات خود همواره به آن متوسل میشده است.
به عبارت روشنتر بررسی عملکرد تاریخی این رژیم حاکی از این واقعیت است که این رژیم در مواقعی که تحت فشارهای بینالمللی برای اجرای تعهداتش قرار گرفته است، به بازیهای سیاسی داخلی روی آورده و با توسل به برگزاری انتخابات زودهنگام برای تکمیل سیاستهای توسعه طلبانه خود زمان خریده است و اساساً کابینه نتانیاهو را میتوان زائیده همین بازی ارزیابی کرد.
این ازجمله اهرمهایی است که دولت اوباما برای آن راه حلی ندارد و همین امر چشماندازی مبهم از تحرکات جاری جرج میچل ارائه میدهد. از این رو میتوان گفت که در عرصه مذاکرات غیر مستقیم نیز که با سفر جاری جرج میچل شروع شده است، باز موانع عمده از جانب رژیم صهیونیستی و کابینه ضد صلح نتانیاهو است و دولت اوباما با اعطای امتیاز قادر نخواهد شد این رژیم را به پیشرفت در مذاکرات وادار سازد.